آيا درست است كه در روز عاشورا آسمان كربلا سرخ رنگ شده و از چاههاي كربلا خون بيرون آمده؟
پاسخ:
براساس آنچه در روايات معتبر از معصومين روايت شده«لولا الحجة لساخت الارض علي اهلها»(1)وجود امام در روي زمين مايه ي آرامش تمام موجودات است. و بر اساس همين روايات اگر حجت الهي و خليفه الهي بر روي زمين نباشد زمين اهلش را فرو ميبلعد و درياها طغيان ميكنند و امنيت تكويني هستي و توازن و تعادل به هم ميخورد. قرآن به صراحت ميفرمايد: فَمَا بَكتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاء وَالْأَرْضُ وَمَا كانُوا مُنظَرِينَ (2). آنهايي كه در برابر فرامين الهي گردن ننهادند و طغيان نمودند طومارشان پيچيده شد و از آنچه داشتند محروم شدند و ميراث آنها به ديگران رسيد و دست خالي دنيا را ترك كردند و آسمان و زمين نيز براي آنها نگريست و به آنها مهلت بقا در دنيا داده نشد. از اين آيه ي كريمه استنباط ميشود كه آسمان و زمين در ماتم بندگان مؤمن و اولياء خويش كه در رأس آنها انبياء هستند گريه ميكنند . از ديدگاه قرآن تمام موجودات اعم از جمادات و حيوانات داراي شعور هستند.(3) شعور آنها فوق درك انسانهاي عادي است.
در منابع معتبر حديثي و تاريخي درباره ي شهادت امام حسين ـ عليه السلام ـ گزارش شده است كه پس از شهادت آن حضرت آسمانها و زمين گريست و تمام موجودات گريستند و در كربلا از سنگها ناله بر خاست و خون چكيد.(4)
مرحوم مجلسي از امام رضا ـ عليه السلام ـ نقل ميكند كه هفت آسمان و زمين بر آن حضرت گريست.(5)و جن و ملك در فراقش ناله سر دادند.(6)
اميرمؤمنان ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: حيوانات وحشي، ماهيان دريا، پرندگان آسمان و خورشيد و ماه و ستارگان، زمين و آسمان ومؤمنين از جن و انسانها و تمام ملائكه الهي ... در رثاي حسين گريه ميكنند.(7)
بنابراين در فقدان حجت الهي آسمان و زمين عزادار ميشود در كامل الزيارات آمده است كه در فقدان و كشته شدن تمام اولياء الهي چنين تب و تابي بر آسمان و زمين مستولي ميشود.(8)
براساس روايات معتبر در سال 61 هجري ظهر عاشورا آسمان و زمين سرخ شد و چهل روز از گريه آسمان و زمين آرامش نبود.(9)
پس از شهادت امام حسين ـ عليه السلام ـ امام زين العابدين ـ عليه السلام ـ كه از نزديك شاهد اين جنايات بني اميه بود، بسيار گريست و خاندان نبوت عزادار بودند بر اساس وابستگي كامل موجودات به حجت الهي گريه و ناله آنها طبيعي است.
بنابراين سرخ شدن آسمان كه همان گريه آن است صحت دارد ولي خون شدن چاهها در هيچ منبعي ذكر نشده است.
1. صدوق، اكمالالدين، تصحيح غفاري، قم، مدرسين، 1416، چاپ سوم، ج1، ص10 ـ 5.
2. دخان:29.
3. سبح لله ما في السموات و ما في الارض.
4. مجلسي، بحارالانوار، تهران، اسلاميه، 69، چاپ دوم، ج 45، ص 201.
5. همان، ص 201.
6. همان، ص 220.
7. همان، ص 202.
8. ابن قولويه، كامل الزيارات، ص 75.
9. همان، ص 211، حديث، 22، و 18 و 38 ـ 45.
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسبها: <-TagName->